روز بدنیا اومدن آرش جون
عزیزم دیگه انتظار به سر اومد و شما اومدی پیش ما
ساعت 5 صبح لباس پوشيديم و آماده شديم تا بريم بيمارستان لاله و كارهاي اوليه رو انجام بديم تا خانم دكتر صافي ساعت 7:30 بياد و عمل رو انجام بده ، ما ميخواستيم كه تاريخ تولد شما 10.10 بشه، ضبح كه رفتيم بيمارستان ، خانم پرستار كه معاينه كرد گفت كه شما داري دنيا ميايي ، و زنگ زد به دكترم كه سريعتر بياد بيمارستان، تو اين فاصله از ماماني آزمايش خون گرفتن و ضربان قلب شما رو چك كردن و بهم سوند وصل كردن و كلا كارهاي اوليه زايمان رو انجام دادن و ماماني و ساعت 7:30 بردن تو اتاق زايمان و ساعت 7:45 شما دنيا اومدي ولي چون ماماني بيهوشي كامل بود شما رو تو اتاق زايمان نديد
وقتي بهوش اومدم البته خيلي سخت بود بهوش اومدنم، پرسيدم آرشم سالمه ، حالش خوبه ، گفتن آره و خيلي خوشحال شدم و بعد بردنم تو بخش و وقتي نشونم دادن شما رو از خوشحالي گريه ام گرفته بود و بعد گفتم واي اين پسملي چقدر كوچولو،
خيلي روز خوبي بود براي ما
اميدوارم كه فرد مفيدي براي ما و جامعه باشي پسرم
اولین عکس آرشی در بیمارستان