عزیز دلم شما دو روز بود که یازده ماهت تموم شده بود جلوی تلوزیون ایستاده بودی و طبق معمول با هیجان نگاه میکردی منم تو آشپزخونه بودم یکدفعه بابا امیر گفت راه رفت آرشی دو قدم برداشت تا من خودمو برسونم به شما نشستی و تا چند روز تکرار نشد بعدش دوباره شروع کردی به راه رفتن عزیزم امیدوارم تمام قدمهای زندگیت رو استوار و محکم برداری و تو تمام مراحل زندگیت باعث سربلندی خودت و ما بشی اینم عکسای دوازده ماهگیت گلم آخه عزیزم این چه مدل نشستن رو صندلی آرشی غرق دیدن تلوزیون مامانی کارت شده ریخت کابینت های من خیلی شیطون شدی ...