چهار ماهگی آرشی
عزیزم فدات بشم ماشاالله خیلی با نمک شدی ، دیگه برامون قه قهه میزنی ، لبخند میزنی ، میخوای باهامون حرف بزنی ولی نمی تونی ، زبونت رو میاری بیرون و آب دهنت رو پوف میکنی ، فدای قد و بالات بشم ، ماشاالله وزن گیریت هم خیلی خوبه ، شیر مامانی بهت ساخته
الان چند تا عکس از پسملی میزارم
اینم آرشی و دوستانش
آرش متعجب
نمی دونم بچم چی دیده اینقدر تعجب کرده،
الهی دورت بگردم با اون خنده نازت
آرش پاندای کنگ فوکار
عزیزم ما از بعد از عید تقریبا هر روز با بابایی میرفتیم پیاده روی ، موقع برگشتن خونه هم همیشه شما خواب بودی ،
ما پیاده میرفتیم تا سر وکیل آباد آب میوه میخوردیم و برمیگشتیم خونه این عکس هم تو آبمیوه فروشی پدیده انداختم ازت
یا میرفتیم تو پارک گلها میشستیم و شما شیر میخوردی و میومدیم خونه و تو راه میخوابیدی ، وقتی میخوابیدی دیگه بیدار نمی شدی تا صبح ، فقط برای شیر خوردن بیدار میشدی ، خیلی خوش خواب بودی 7 شب میخوابیدی تا 8 صبح ،
اینم عکس موقع برگشت که خواب بودی
خواب آرشی