شش ماهگی آرشی
عزیزم شما تو شش ماهگی دیگه راحت قل میخوری و سر و صداهایی میکنی ، خونه رو میزاری رو سرت ،قبل از اینگه بابا امیر بره سرکار هم از خواب مبدار میشی، هر کاری هم که میکنم یکم بیشتر بخوابی فایده ای نداره ظاهرا شما همه چیزت به بابایی رفته اینم روی همش ، تو این ما برای دایی سعید رفتیم خاستگاری زن دایی بهناز ، مامانی شما پسر خوبی بودی و یکم بیدار بودی بعدش خوابیدی و مامانی هم راحت بود، خاله لیلا هم با اون شکم قلمبش اومده بود ، انشاالله چند وقت دیگه دخملی خاله هم دنیا میاد اینم عکس لباسی که خاله منیر برام گرفته اینجا هم خیلی لثه هام میخواره آخه میخوام دندون در بیارم ببینید اگه دخمل میشدم هم دل همه رو میبردم ...